مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:21460 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

نحوه انتقاد از روحانيون مسئول در حاليكه حرمت آنان حفظ شود چگونه است
همان گونه كه در نامه خود متذكر شده ايد، پذيرش مسؤوليت هاي اجرايي از سوي روحانيون، اين مسأله را در اذهان پديد مي آورد كه آنان هرچه مي گويند و هر چه انجام مي دهند، بيرون از محدوده انتقاد و بررسي است و لذا يك نوع جنبه تعبد به خود مي گيرد. اين موضوع از جوانب مختلفي قابل بررسي است. يكي از جهات آن اين است كه آيا اساساً كسي حق چنين ادعايي را دارد يا خير؟ ديگر آنكه چه زمينه هايي موجب بروز اين انديشه شده و بالاخره چه بايد كرد؟ {Tجهت اول:T} هيچ كس جز معصوم نبايد خود را عاري از خطا بپندارد، بلكه بايد عملكرد خويش را در بوته نقد خود و ديگران قرار دهد تا از خطاها و اشتباهات احتمالي جلوگيري گردد. ولي يك نكته را نيز بايد مدنظر قرار داد و آن اينكه گاه شخص از جانب خود سخني نمي گويد، بلكه سخن معصوم و يا كلام خدا را نقل مي كند. در اين صورت نبايستي قدر و منزلت آن سخن را با سخنان شخصي و برداشت هاي فرد يكسان دانست. براي مثال اگر كسي گفت: خداوند نماز را واجب كرده و يا فلان مطلب را در آيه اي بيان نموده است (منهاي برداشت هاي شخصي) نمي توان اين سخن را هم طراز گفته هاي خود فرد قرار داد. آنچه را كه مجتهد با توجه به مباني متقن خود از احكام شرعي بيان مي كند، بايد جزء همين مقوله دانست. البته نظرات شرعي مجتهد نيز بر دو قسم است: برخي از ضروريات و دين شمرده مي شود كه نقد ناپذيرند (مگر كسي در اساس و اصول دين ترديد داشته باشد كه مقوله ديگري است) و برخي ديگر از ضروريات نيستند. اين دسته را مي توان با ابزار خاص خود مورد نقد قرار داد. همان گونه كه هر دانشي را بايد با روش و متولوژي ويژه خود در بوته نقد گذاشت؛ نه اينكه هركس از هر دري و به هر جهت از راه برسد و بخواهد هر دانشي را مورد نقد قرار دهد. {Tاما در اجرائيات:T} در مسائل اجرايي به هيچ وجه تعبّدي در كار نيست، ولي اين سخن را نيز بايد به درستي درك نمود كه «تعبّدي نبودن به معناي هرج و مرج نيست» بلكه مجري چه روحاني باشد و چه غير آن، بايد محترم باشد و در مرز قانون از او تبعيت شود. و در كنار آن نيز انتقاد سازنده صورت پذيرد. بنابر اين هر چيز به جاي خويش نيكوست. گرچه برخي مباحث و شؤون را با يكديگر مخلوط مي كنند و عدم تعبد را به بي نظمي و بي قانوني مي كشانند. كوتاه سخن آن كه در غير تعبدي ترين نظام هاي عالم نيز اطاعت بي چون و چرا از قانون، سرلوحه فرهنگ عمومي شهروندان آن جامعه است گرچه انتقاد نيز در كنار آن ممكن است وجود داشته باشد. از جهت ديگر، گاهي فرهنگ جامعه بنا به سوابق خود، نوعي اطاعت ويژه براي برخي اشخاص قائل است و از همين رو حتي در مسائل اجرايي نيز زبان به انتقاد گشوده نمي شود. در اين جا بايد با روشنگري واقع بينانه مسائل را به مردم تفهيم كرد و شؤون را از يكديگر جدا نمود و مرز انتقادناپذيري را براي آنان مشخص كرد. موضوع ديگري كه در پايان نامه شما آمده است، مسأله حفظ حرمت روحانيت و تقدس آن است كه موضوع بسيار حائز اهميتي مي باشد. واقعيت آن است كه حضرت امام (ره) به عنوان بنيانگزار جمهوري اسلامي ايران در آغاز انقلاب، اين نكته را در نظر و عمل بيان كرده بودند كه روحانيون بايد وظيفه اصلي خود را - كه همان هدايت و تبليغ است - انجام دهند و كارهاي اجرايي مملكت به غير آنان واگذار گردد. ولي تجربه مشروطيت و نيز حوادث پس از انقلاب، ثابت نمود كه اكثر روحانيت (روحانيان متعهد و انقلابي) به عنوان تئوريسين هاي يك انقلاب بزرگ در قرن بيستم، از صحنه سياست و پست هاي كليدي خارج گردند، مسلماً اين خيزش عظيم اسلامي به انحراف كشيده خواهد شد و داعيه هاي ديگري به روي صحنه خواهند آمد. شرايط سنگين پذيرش مسؤوليت پس از انقلاب و مشكلات آن نيز مزيد بر علت گرديد و روحانيان متعهد احساس وظيفه كردند كه در صحنه قانون گذاري و اجرائيات مملكت حضور فعال تري داشته باشند. گرچه از جهت حرمت و قداست تاريخي خود نيز با مشكلاتي مواجه گردند. حال يا مي بايست وظيفه را ترك مي كردند و تقدّس را حفظ مي نمودند و يا برعكس، حال به نظر شما در اين صحنه مي بايست چه رفتاري مي كردند؟! البته در اين زمينه سخن هاي ديگري نيز وجود دارد كه در اين مجال نمي گنجد.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.